برای گذاشتن دل نوشته ها و پیشنهادات خود
به دلیل به روز بودن از صفحات دیگه هم دیدن کنید
به ادامه مطالب بروید...
باسلام امیدوارم لحظات شاد وفراموش نشدنی خود را در این وبلاگ سپری کنید
لطفا باگذاشتن نظرات خود در مورد وبلاگ در بهتر شدن وبلاگ کمک کنید
باتشکر:مدیریت
به بعضیا هم باید گفت ببخشید فهمه ما در حده نفهمیه شما نیست....
مــــي گــُــويـَـنــد ســـــآدِه ام،،
مـــي گـُــويــَـنـــد تــُــو مَــــرا بآيــِک جُمـــــلـــہ …..
يـِــک لَبـــــخـنـــد،،،بـِـــہ بــازي ميـــــگيــــري … … …
مـــي گـُــوينــد تـَـرفنــد هـآيت، شِــيطنـتهــآيت و دروغ هآيـت را نمــي فَهمَــم
مــــــي گويند ســــآده ام اما تــــُـوايــن را باوَر نَکـُـن
مـــَـــــن فـــــقــــــط دوســـتـــَــت دارم،هَميـــــــــن
پسر : عصبانی میشی خیلی خوشگل میشی …
دختر : من که الان عصبانی نیستم.!!
پسر : منم همینو میگم، الان مثه بزی..!!!
دختر : چی میگی آشغال؟
پسر : آها اینو میگم، الان خیلی خوشگلی ….!!
> ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مامانت به عروسی نیاید
> آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت:
> در سن یک سالگی پدرم مرد ومادرم برا اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خونه های مردم رخت و لباس میشست
> حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است
> نه فقط این بلکه این گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است
> به نظرتان چکار کنم
> استاد به او گفت:از تو خواسته ای دارم
> به منزل برو و دست مامانت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی
> و جوان به منزل رفت و اینکار را کرد ولی با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود انجام داد
> زیرا اولین بار بود که دستان مامانش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده وتماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید ، طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد.
> پس از شستن دستان مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت:
> ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی
> من مادرم را به امروزم نمیفروشم
> چون اون زندگی را برای آینده من تباه کرد
اين دخترايي كه در حد زغال برنزه ميكنن تورو خدا ساپورت قرمز نپوشن !!!!
توی آسانسور بودم یه دختری هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت : چطوری ؟
گفتم : الحمدلله
یه نگاهی به من کرد ، هندزفری شو جابجا کرد !
معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه!
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم :
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله
ستاره سری فیلمهای موفق «سریع و خشمگین» در یک حادثه رانندگی از دنیا رفت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، برابر با صفحه رسمی پل واکر در فیسبوک، او و دوستش شنبه در حالی که سوار بر یک پورشه از یک مراسم خیریه برای کمک به بازماندگان توفان هایان در فیلیپین بازمیگشتند، در والنسیا در کالیفرنیا دچار سانحه و هر دو کشته شدند.
واکر که کنار راننده نشسته بود، هنگام مرگ 40 سال داشت.
هرچند صفحات رسمی واکر در توئیتر و فیسبوک، خبر مرگ او را در یک سانحه رانندگی تایید کردند، اما سخنگوی کلانتری شهر لس آنجلس تا لحظه تنظیم این خبر هویت دو قربانی این حادثه و علت وقوع آن را تایید نکرد.
مقامات میگویند ساعت 15:30 در محل وقوع حادثه در «رای کانیون لوپ» حاضر و با اتوموبیلی مواجه شدند که در آتش میسوخت. کلانتری گفت اداره تحقیق در مرگهای مشکوک لس آنجلس کانتی هویت قربانیان و علت مرگ را تعیین خواهد کرد.
گفته میشود پورشه قرمز رنگ پس از برخورد با تیر چراغ برق آتش گرفته است
واکر بیش از همه برای بازی در نقش برایان اوکانر، کارآگاه اداره پلیس لس آنجلس و بعدها افسر پلیس فدرال در سری فیلمهای موفق «سریع و خشمگین» (Fast and the Furious) تولید شرکت یونیورسال شهرت داشت.
یونیورسال در بیانیهای گفت: «پل برای 14 سال یکی ازمحبوبترین و محترمترین اعضای خانواده استودیوی ما بود و از دست دادن او برای ما، تمام دستاندرکاران فیلمهای «سریع و خشمگین» و طرفداران بیشمار این مجموعه، ویرانگر است.»
از دیگر فیلمهای واکر میتوان به «پرچمهای پدران ما» و «Takers» اشاره کرد. او فیلمهای «Brick Mansions» ،«Vehicle 19» و درام «ساعتها» را آماده نمایش دارد. فیلم آخر 13 دسامبر اکران میشود.
پل واکر، وین دیزل و دواین جانسن در صحنهای از «سریع و خشمگین 6»
واکر که متولد سپتامبر 1973 در گلندیل در کالیفرنیا بود، کار در حرفه نمایش را با حضور در فیلمهای تبلیغاتی و مجموعههای تلویزیونی مانند «Charles in Charge»، «رئیس چه کسی است» و «جوان و بیقرار» آغاز کرد.
او اواخر دهه 1990 با بازی در فیلمهایی چون «پلزنتویل» (1998) و «Varsity Blues» تولید 1999 اسم و رسمی به هم زد و با اولین «سریع و خشمگین» (2001) به شهرت فراوان دست پیدا کرد.
واکر این اواخر در قسمت هفتم «سریع و خشمگین» بازی می کرد. شباهت ماهیت مرگ او با خط داستانی سری فیلمهای «سریع و خشمگین» که در آن مسابقات اتوموبیلرانی خیابانی حرف اصلی را میزند، ترسناک است. با مرگ واکر قطعا سرنوشت فیلم هفتم و قسمتهای بعدی «سریع و خشمگین» نامشخص است.